SWOT امروزه ذهن بسیاری از صاحبان کسب و کارها را به خود مشغول کرده است.
اما این موضوع چیست و چرا اینقدر اهمیت دارد؟؟
تقریباً تمامی انسانها همهروزه با مشکلات و مسائل مهمی سروکله میزنند.
این مسائل میتواند در حوزههای مختلف ازجمله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… باشد.
درجدال با مسائل گوناگون، تعداد شکستها بسیار دردناک است.
به همان اندازه هم درس گرفتن و شناخت مواردی که باعث شکست شده است هم حائض اهمیت و قابلتأمل است.
سکویی از نقاط ضعف!
مهم نیست چند بار شکست بخوریم، این مهم است که بتوانیم از نقاط ضعف خود سکویی برای موفقیت بسازیم.
“توضیحی که در متن بالا داده شده است فقط گوشهای از اهمیت و کاربرد SWOT است.”
شاید تابهحال نام SWOT را شنیده باشید.
افرادی که در عرصه اقتصادی، استارت آپ، بازاریابی و کسبوکار، فعالیت دارند بیشتر با آن آشنا هستند.
این موضوع بخش جدانشدنی از آموزشها و یادگیری این افراد است که بهوفور مورداستفاده قرارگرفته میشود.
همانطور که گفته شد حوزهی بازاریابی و کسبوکار یکی از موارد استفاده از این روش است.
گریزی به پیشینهی SWOT
واژه SWOT تغییریافته و تبدیلشدهی واژهی SOFT است.
ریشه این عبارت به انگلستان و به دهه ۶۰ میلادی میرسد، که توسط شخصی به نام آلبرت اس هامفری ابداع و تدوینشده است.
SWOT درکنارابزارهای مهم و کاربردی دیگری ازجمله ” آمیخته بازاریابی”،” تحلیل نقطه سربهسر”،” اصول چهاردهگانه مدیریت ” و.. قرار دارد.
شناخت SWOT
این ابزار کارا کمک میکند تا نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید در سازمان شناسایی شوند.
میتوان به جرأت گفت که با دستیابی و تسلط و در پی آن اجرای این استراتژیها، بخش عمدهای از مجموعه وظایف مدیریت سازمانی پوشش داده میشود.
چرا و چگونه؟!
عواملی که بر سازمان تأثیر میگذارند به دودسته، “عوامل بیرونی” و “عوامل داخلی” تقسیم میشوند.
و اما سؤال اینجاست که راهکار و به عبارتی ابزار SWOT به چهکار ما میآید؟
تحلیل SWOT ابزاری کارآمد و بسیار ارزشمند جهت شناخت و ارزیابی شرایط محیطی و همچنین بررسی توانمندیهای سازمان است.
قبل ازهر توضیح یا صحبتی همه باید بدانید که عبارت (SWOT)مخفف چه کلماتی را در برمیگیرد:
- Strengths (نقاط قوت)
- Weaknesses (نقاط ضعف)
- Opportunities (فرصتها)
- Threats (تهدیدها)
چشماندازی بر تعاریف هرکدام از اجزاء
نقاط قوت( S)
زمانی که شرکت شما یا بهطورکلی کسبوکارتان سیر صعودی و روند مثبتی را طی میکند باید عنصر تأثیرگذاری در این میان بوده باشد.
این عنصر نقطه عطفی است که شناخت آن میتواند این روند را سرعت بخشیده و باعث رشد بیشتر مجموعهتان شود.
حال کمی جزئیتر بیان کنیم.
برای مثال: شما وظیفهی مدیریت یک کارخانه تولیدی پوشاک رابرعهده دارید.
ممکن است در بعضی از فصول تقاضا برای خرید اجناستان بیشتر باشد.
مثلاً در فصل زمستان محصولات شما ازنظر کیفیت و جنس محبوبیت و تقاضای بیشتری دارند.
” خوب این نقطهی قوت شماست “
نقاط ضعف (W)
گاهی عاملی موجب شکست و عدم موفقیت شما در کسبوکارتان میشود.
یا ممکن است باعث شود در کارتان وقفهای بیافتد.
بروز این اتفاق شاید دربی کمبود منابع انسانی یا عدم بودجه کافی باشد.
” دربیان کلی. مواردی که موجب میشوند شما آسیبپذیرتر شوید.”
تهدیدها (T)
این یک عامل بیرونی است.
همان طور که از نام آن پیداست هر چیزی که رشد و توسعه کسبوکارتان را به خطر بیاندازد یک تهدیداست.
فرصتها (O)
فرصت تعریف به خصوصی نمیخواهد.
میتوان اینگونه گفت: موقعیتی که برای رشد و موفقیت برای شما ایجاد میشود.
“موارد بالا وابسته به یکدیگرند و هیچگاه بهطور مستقل نیستند.”
سازمانی که تهدیدهای خود را شناسایی و بتواند آن عوامل را کنترل و حذف کند درواقع نقاط قوت خود را به نمایش گذاشته است.
به همین صورت اگر مدیری درصدد کاهش ضعفهای سازمانش برآید، بازهم میتوان گفت: که این ویژگی جزء نقاط قوت اوست.
مدل” SWOT” تشکیلشده است از یک جدول.
هر بخش از این جدول علاوه بر اینکه یکی از اجزاء سوات باشد خود بهتنهایی نشانگر یک استراتژی است.
لازمهی کار یک مدیر ارزیابی محیطی است.
این به این معناست که بر محیط داخلی و خارجی اشراف داشته باشد.
بررسی محیط خارجی درگرو شناخت و مطالعه بر محیط اجتماعی است.
این عملیات با نظارت، ارزیابی، ثبت و اشتراک اطلاعات مربوطه بین اعضا کلیدی سازمان کامل و تعریف میشود.
این عوامل در خارج از سیستم کاری رخ میدهد.
اداره آن نسبت به عوامل داخلی مثل قوتها و ضعفها که در کنترل و تسلط مدیر قرار دارند، مشکل تراست.
عوامل خارجی مثل رقبا، سیاستهای دولت، تورم،…هستند.
تقسیم بندی نهاییSWOT
نقاط ضعف و قوت ها
تهدیدها و فرصتها در گروه عوامل محیطی و گروه عوامل داخلی نیز قوتها و ضعف هارا دربر میگیرد.
مدلی که در اینجا ترسیم کردیم بهنوعی معرف این موضوع است.
درهرزمان میتوان ضعف هارا به قوت و همینطور تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد.
هر سازمانی برای استفاده از فرصتهای خارجی پیشآمده و دوری از تأثیرات مخرب ناشی از تهدیدات باید استراتژیهایی را تدوین کند.
نقاط قوت عواملی هستند که سازمان در آن زمینهها توانایی و مهارت دارد که میتوان گفت: در مقابل باقی رقبا یک مزیت محسوب میشود.
(برند تجاری، محصول متفاوت، دسترسی مستقیم و اختصاصی به منابع طبیعی)
توضیحات بالا به این معنا است که در این تحلیل، باید تمامی موارد گفتهشده را، در مورد سازمان خود بررسی و شناسایی کنیم.
همچنین تشخیص دهیم که چه نقاط ضعف و قوت هایی داریم و تهدیدها و فرصتهای مربوط به سازمان ما چیست.
تحلیل و تجزیه SWOT را میتوان برای همه بخشهای یک شرکت بکار برد.
همچنین میتوان برای هر پروژه کوچک که مربوط به کسبوکار کوچک است، یا در بخش خاصی از سازمان هم از آن استفاده کرد.
بهطورمعمول: این تحلیل برای سنجش میزان پیشرفت و موفقیت مورداستفاده قرار میگیرد.
بعلاوه، زمانی که سازمان شما نیروی کار ماهر ندارید و یا محصولتان در بین مردم ناشناخته است.
همینطور اگر شما برای دستیابی به منابع تولید خود باید هزینههای زیادی کنید، باید بگوییم که این نقطهضعف شماست.
توصیه میکنیم بهسرعت این شرایط را مدیریت و کنترل کنید.
فرصت ها و نقاط قوت
فرصت ها را خودتان باید به وجود بیاورید.
” وجود کارشناسان و تحلیل گران خبره در این زمینه میتواند بسیار تأثیرگذار باشد.”
ماتریس پیادهسازی SWOT
درک مفاهیم اولیه
قدم اول
شما ملزم به تهیه فهرستی هستید که تمامی فرصتها، تهدیدها، قوت و ضعفهایتان را در آن ذکر کنید.
برای تعیین این عوامل باید از جوانب مختلف به سازمان نگاه کنیم و دید همهجانبه داشته باشیم.
لازمهی واردکردن دادههای صحیح تعیین درست این عوامل است.
باید بتوانیم به پرسشهایی که در ابتدای راه برایمان به وجودمی آید پاسخ دهیم.
حال این پرسشها عبارتند از:
- تهدیدهای خارجی که با آنها مواجه میشویم چیست؟
- آیا در سازمان نقاط قوت وجود دارد، اگر هستند، شامل چه موادی میشوند؟
- چه موقعیتهایی حکم فرصت رادارند؟
- ضعفهای موجود در کار ما شامل چه چیزهایی هستند؟
قدم دوم
(استراتژیهای محافظهکارانه W_O)
با توجه به این استراتژی ما بر ضعفهای درونسازمانی غلبه کرده و از فرصت ها بهره کافی را میبریم.
هدف کلی از آن این است که سازمان راقادرساخته تا مزیتهای را که در فرصتهای مختلف نهفته است را استخراج نماید.
اینگونه، نقاط ضعف سازمان یا نهاد خود را پوشش میدهد.
گاهی نقاط ضعف درونسازمانی آنقدر زیاد است که نمیتوان از فرصتهای پیشآمده استفاده کرد.
(استراتژیهای تدافعی W_T)
به استراتژی ضعف-تهدید مشهوراست.
به استفاده از این موضوع سعی میشود تا آنجا که امکان دارد با نقاط ضعف و تهدیدها مبارزه شود.
سازمانی که در این موقعیت قرار میگیرد آسیبپذیرتر شده و موضعش مخاطرهآمیز است.
بیشتر سازمانها سعی میکنند از قرار گرفتن در چنین وضعیتی پرهیز کنند.
(استراتژیهای رقابتی S_T)
کاربرد این استراتژی زمانی است که بخواهیم تهدیدها را با استفاده از نقاط قوت از بین ببریم.
(استراتژیهای تهاجمی S_O)
در اجرای این استراتژیها سازمان میکوشد با استفاده از نقاط قوت، که یک عامل داخلی است، از فرصت خارجی پیشآمده بیشترین بهرهبرداری را انجام دهد.
استراتژیهایی که در پی بهکارگیری فرصت ها و هماهنگ کردن آنها با اهداف سازمان هستند.
همینطور استفاده بهتر از تواناییهای سازمان.
قدم سوم
ماتریس ارزیابی عوامل داخلی
پس از مشخص کردن نقاط ضعف و قدرت باید به آنها نمره بدهیم برای مثال : ۱ (خیلی کم)تا(خیلی زیاد)۵ نمره دهید.
و ضرایبی از صفرتا یک برایشان در نظر بگیرید بهطوریکه جمع همهی آنها یک بشود.
به دنبال آن برای تعیین نمره نهایی مربوط به هر عامل، ضریب هر عامل را در نمره آن ضرب میکنیم، درنهایت مجموع نمرههای نهایی را محاسبه میکنیم ونمره نهایی سازمان مشخص میشود.
ماتریسSWOT ارزیابی عوامل خارجی
همانطور که توضیح داده شد، فرصتها و تهدیدها در زمرهی عوامل خارجی قرار دارند.
برای محاسبه نمره نهایی هر عامل و سپس سازمان ، تمامی اقدامات گفتهشده در متن بالا را بهطور مشابه انجام میدهیم.
درمجموع اهمیت و کاربرد ماتریس SWOT در این است که میتوانید مشخص کنید عملکرد شرکت شما چطور است و برای رشد و موفقیتش چه اقداماتی باید انجام بدهید.
سوات به شما میآموزد که بودجهبندی منابع خود را چطور چگونه انجام دهید مثلاً به چه بخشهایی بیشتر و چه بخشهایی کمتر اختصاص بدهید.
یا اینکه برنامههای استخدام نیروی کاریتان چگونه باشد بهتر است.
درمجموع بتوانید هر برنامهای، چه بلندمدت و چه میانمدتی که به بهبود و تسریع روند رشد شرکت کمک میکند را برنامهریزی کنید.
خوب حال که وزن دهی عوامل را انجام دادهایم، فهم اهمیت این موارد برایمان آسانتر میشود.
الآن میتوانیم با بررسی و تلاش خیلی از تهدیدها را به فرصت و ضعفها را به قدرت تبدیل کنیم.
این آنالیز، یک جدول ساده است اما، شمارا قادر میسازد تا بتوانید تحلیل و برنامهریزی بهتری برای کسبوکارتان داشته باشد.
قدم چهارم
این عوامل ازجمله: قدرتها، ضعفها، فرصت و تهدیدها در ماتریس شناساییشده و مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند.
در ماتریس SWOT ، فهرستهایی ایجاد کرده و این عوامل را در سلولهای مربوط به خودشان وارد کنیم.
بنابراین همیشه ماتریس ذکرشده چهار نوع استراتژی WO، WT، ST و SO را برای شما نمایان میکند.
عوامل استراتژیک | قوتها | ضعفها |
فرصتها | SO | WO |
تهدیدها | ST | WT |
تدوین استراتژیها
تدوین این استراتژیها خود بهتنهایی از مشکلترین و پیچیدهترین بخشهای تهیه ماتریس سوات میباشد.
که لازمه آن داشتن قدرت تجزیهوتحلیل خوبی است.
شناخت عوامل کلیدی
همانطور که پیشازاین نیز درمتون بالا به آن اشاره کردیم، محیط بیرونی سازمان، متشکل شده است از، عـوامـلی که بر اهداف سازمان تأثیر میگذارند و حتی عملکرد سازمان را نیز کموبیش تحت تـاثـیـر خود قرارمی دهند.
این در صورتی است که سـازمـان کنترل چندانی بر آنها ندارد.
بـه هـمـیـن دلیـل است که شـنـاخـت بـهـتـر مـحیط و عـوامـل کـلیـدی مـوجـود در آن، هدف اصلی مـطـالعـات در خصوص مـحـیـط بـیـرونـی است.
تا با کمک آن بتوانیم فرصتها و تهدیدهای مربوط به سازمان و همینطور چگونگی بهرهگیری از فرصتها و پرهیز از تهدیدها را بهدرستی نمایش بدهیم.
منظور از فرصتها، درواقع زمینههای ایجادشدهی مساعد برای سرمایهگذاری و فعالیت سازمان است.
بهوسیله آن وبا بهرهگیری از تواناییهای خودمی توانیم، اهداف از پیش طراحیشده را محقق کنیم.
با استفاده از این فرصت ها همچنین میشود، ضعفها، ناتوانیها و آسیبپذیریهای خود را کاهش داده یا جبران نماییم.
تهدیدات SWOT
برآیند وضعیت نامساعد و نامطلوبی است که برخلاف اهداف ، ارزشها، اصـول و مـنـافـع سـازمـان عـمـل نمودهاند.
میتوانیم این احتمال را نیز بدهیم و پیشبینی کنیم که آشـفـتـگـی و اخـتـلال درروند فعالیتهای سـازمـان ایجاد میشود.
اگر بخواهیم این ماتریس را برای سازمانی ترسیم کنیم با بکار گرفتن و سرلوحه قرار دادن تمامی دستورالعملها بهراحتی میسر است.
یک مثال
” برای مثال شرکتی که تولیدی پوشاک است و از محصولات منحصربهفردی نیز برخورداراست و درحیطه ای از این بازار بهطور انحصاری مشغول است.
زیرا هنوز رقیبی ندارد که در کیفیت و قیمت با آن رقابت کند.
این شرکت دچار مشکلات مالی شده ودرآستانه ورشکستگی است.
همچنین منابعی که از آن برای تولید محصول خود استفاده میکرد نیز به دلیل تحریمها کاهشیافته است.
هزینههای خرید آن نیز افزایشیافته است.
این شرکت افراد زبدهای دارد که قدرت تحلیل بالا و خلاقیت و مهارت کافی دارند.”
اگر بخواهیم برای مثال فوق ماتریس سوات را ترسیم و استراتژیهای آن را مشخص نماییم بدین شرح میشود:
شناخت نقاط قوت در ابتدا !
نقاط قوت این شرکت برند و محصولی بود که بهصورت انحصاری در اختیار داشت.
سپس نقطهضعف آن، نداشتن سرمایه کافی برای ادامه مسیر و همچنین کمبود منابع کافی جهت تولید محصول است.
از تهدیدها هم میتوان به این مورداشاره کرد که: شرکتها و سازمانهای دیگر با داشتن سرمایه کافی قادرند محصول این شرکت را تولید و حق انحصاری آن را از شرکت نامبرده بگیرند.
و اما فرصت این شرکت چیست؟
این شرکت خط تولید انعطافپذیری دارد و میتواند با تغییر فصل خطوط تولید را تغییر داده و محصول دیگری که مواد اولیه ارزانتر و در دسترس تری دارد را تولید کند.
همچنین میتواند با استفاده از اتاق فکر خود محصولی باقابلیتها و تنوع بهتری طراحی و تولید کند.
گاهی سرمایهگذارانی هستند که تمایل دارند، سرمایه خود را اگر ایدهها و شرایط خوبی که سودآور و پربازده و علاوه بر آن کم ریسک تر باشد در کسبوکار دیگران سرمایهگذاری کنند.
واگذاری سهام؟!
مدیران میتوانند سهام شرکت را تا حدودی واگذار نمایند که از تعطیلی کامل خیلی بهتره!
حال این موارد گفتهشده را در جدولی به شباهت جدول درونمتن جایگذاری میکنیم.
طبق دستورالعمل گفتهشده الآن باید این عوامل را ضریب ونمره دهی کنیم و ضرایب و نمرات را درهم ضرب کنیم.
حال نمره نهایی هر عامل و سازمان بهدستآمده است .
برداشت آخر SWOT
تحلیل سوات یکی از کاربردیترین آنالیزها برای انواع سازمانهاست که میتوان گفت استارت آپها هم از این قسم هستند.
و از کاربردیترین تحلیل بینصیب نیستند.
در این آنالیز میتوان، دید بلندمدت و چشمانداز شگرفتری داشت.
با استفاده از این تحلیل، برنامههای استراتژیک شما نظم و وضوح بیشتری میگیرند.