پرافیکس یک شرکت نرم افزاری پایه گرفته در تورنتوی کانادا است. مدیر شرکت پرافیکس می گوید: « ما چند ماه قبل با سیج شریک شدیم، با صنف گروه مالی کار میکنیم، و بسیاری از روند های کاری آنان را ساده کرده ایم. خودم هم در واقع به مدت ۱۵ سال با پرافیکس کار میکنم و کمی از همه کار را انجام داده ام، در بخش های مهندسی، محصولات و کد ها فعالیت کرده ام؛ کاملا لبه ی دیگری از بی محدودیتی، در فروش و بازاریابی، و اکنون زمان زیادی را صرف نوعی کنار هم چیدن تمام آن قسمت‌ها در کنار هم، و همانطور که اشاره کردید ، ایجاد تجربه ای به یادماندنی برای گرو گذارانمان در اکوسیستم پرافیکس میکنم. »
چالش ابزار های مدل سازی
مصاحبه ای با کارمند شرکت پرافیکس پیرامون چالش ابزارهای مدل سازی
چرا این کار را انجام میدهید؟
این چیزیست که بازتاب زیادی از آن دریافت میکنم. من همیشه با تیمم به این که همراهی با تکنولوژی چالش برانگیز است میخندم. همه چیز دائم در حال تغییر است ، که میتواند جالب باشد ، ولی همچنین ، می‌دونی، فشار زیادی رویتان وارد میکند. یک روز ممکن است چیزی راه اندازی شود و شخصی در خانه اش شروع به انجام کاری کند و روز بعد تمام کاسبی شما را از بین ببرد. به طور معمول مردم می‌گویند که هر کاری که آنها انجام میدهند را بکن چون که آنها عاشق چالش هستند. برای من ، کاری که میکنم را انجام میدهم چون خوش میگذرد. هیجان انگیز است. متفاوت است. مردمی که در محیط تکنولوژی ، هم در پرافیکس و هم در سیج، اطراف ما را احاطه کرده اند ، باهوشند ، زرنگند ، رویا پردازند ، که باعث میشود من هر روز صبح به طور شگفت انگیزی با انگیزه از خواب بیدار شوم ، فقط به خاطر افرادی که اطراف من هستند و محیطی که در آن قرار داریم.
پیش از اینکه شروع به صحبت کنیم ، چالش های را ذکر کردید که با افرادی می‌بینید که در شرکت هایشان از اکسل به عنوان اولین ابزار مدل سازی مالیشان استفاده میکنند. میتوانید این مورد کمی بیشتر برای ما توضیح دهید؟
در دفتر مالی ، به طور خاص ، اکسل یک ابزار محلی است که مردم با آن بسیار راحتند.استفاده از آن ساده است. مردم با انجام بسیاری از آنالیز های مالیشان در اکسل بزرگ شده اند و وقتی این را در صنف نوعی از محیط قرار دهید ، شروع به درگیر شدن با تمامی چالش های مختلف مرتبط با اکسل میکنید. ما با نسخه ی حقیقی مشکل داریم. بسیاری از مشتری های ما چندین مدل مختلف از اکسل و نسخه های متفاوت دارند. نسخه ی اول ، نسخه ی دوم ، دائما ایمیل هایی میدهند ، که به نوعی با چالش های همکاری مرتبط اند. ضرورتا اکسل یک ابزار همکاری خوب نیست که مشکلات و خطاهای بسیاری ایجاد میکند، میدانید ، شگفت زده میشوید که من چند مرتبه میتوانم با یک گروه سی اف او جلسه بگذارم و از آنها بپرسم که چند مرتبه وقتی که روی نمودار ، بودجه شان را برای نمونه استفاده کرده اند و یکی از اعضای جلسه اشتباهی از آن و بودجه مالی را یافته اند و این یک مشکل بزرگ است و این واقعا به سختی ای که در واقع مردم با استفاده از اکسل به عنوان یک ابزار مدیریت مشارکت اجرایی پیدا میکنند.
استفاده از آن ساده است ، اما واقعا سخت است که بر روی یک مقیاس نمودار مدیریتش کرد ، و بسیار در معرض خطا است. پس چیزی که در نهایت اتفاق می افتاد ، این است که بسیاری از تیم های مالی ، بسیاری از تیم های حسابداری ، که بسیاری از زمانشان را صرف نوعی ارسال این صفحات گسترده ، جمع آوریشان ، بازبینیشان ، و مطمئن شدن از اینکه در آن خطایی وجود ندارد و سپس درست در ساعت آخر همه چیز را دور هم جمع آوری میکنند ، و گزارشات ، یا بودجه شان یا اسباب هایشان را استخراج میکنند ، اما زمان زیادی ندارند تا هیچ کاری با این داده ها بکنند ، برای اطلاعات درون داده ها ، آگاهی درن داده ها ، و این واقعا یکی از مشکلات مرکزی ای است که ما در تلاش برای حل آنیم. روند را ساده کنیم ، اتومات کردن بیشتر ، کاهش خطا ها ، ولی از همه مهمتر ، آزاد سازی زمان تیم است تا واقعا کاری با داده هایی که جمع آوری کرده اند انجام دهند.
مثالی از یک سازمان دارید که این انتقال را از استفاده ی اکسل به محصولتان انجام داده باشند و قادر بوده باشند تا بتوانند کمی آگاهی بیشتر از آن کسب کنند؟
کاملا. ما هزاران مشتری در تمام جهان داریم. یک مورد ابزاری اصلی برای ما مشتری ای خواهد بود که در حال خرج کردنند، اگر یک مثال از روند بودجه شان یا روند پیش‌بینی‌شان بیاورم ، آنها در حال صرف دو یا سه ماه زمان در سال برای جمع آوری بودجه سالیانهشان هستند. و با نفوذ پرافیکس می‌توانند در یک ماه ، کاهش دوره زمانی را انجام دهند. گرفتن دو یا سه ماه زمان از متراکم کردن اعداد و کاهشش به دو یا سه هفته تا بتوانند از زمان از زمان اضافه ی شان برای کسب آگاهی استفاده کنند. پس به جای صرف کردن زمان تنها برای جمع آوری کردن ، پاکسازی میکنند ، از صحت اطلاعات مطمئنی میشوند، با شرکای تجاریشان و افراد مختلف کار میکنند ، در اینکه چگونه باید برای آینده مشتری کسب کنند مشارکت میکنند. ولی واقعا چه اتفاقی می افتد؟ تهیه کردن کمی آگاهی در مورد برخی از اطلاعاتی که جمع آوری کرده اند ، یافتن حرفه ها , یافتن نا هماهنگی ها ، مرتب کردنشان ، جمع آوری پیشنهادات و می‌توانند با کسب و کارشان مشارکت کند و واقعا کاری انجام دهند.
این یک مثال خیلی خاص است. ما مشتری ای داریم که بزرگترین پیست اسکی را در آمریکای شمالی مدیریت میکند و در کمک به آنها، تمامی انواع مجموعه اطلاعات را کاهش دادیم.آنها واقعا توانستند همه نوع از ناهماهنگی های سود را در این اطلاعات بیابند. یکی از جالب ترین آنها از نظر من این بود که آنها توانستند متوجه شوند که ارتباطی بین برخی از غذا هایی که در کافه ی شان دارند و الگوی هوایی وجود دارد و متوجه شدند که در روزهای به شدت سرد ، قادر بودند ، تا شکلات داغ های اختصاصی بیشتری بفروشند. با یافتن ، و درک کردن این ارتباط ، با تیم اجرایی غذاییشان کار کردند تا تاکید بیشتری بر روی پیشنهاداتشان کنند و فروش شکلات های داغ ارزان را قطع کردند ، و شما شگفت زده میشوید که بفهمید یک پیست اسکی چه قدر شکلات داغ میتواند در یک فصل بفروشد و این آگاهی بخصوص واقعا کمک کرد ، فکر میکنم دویست هزار دلار سود بیشتر بود ، اما من فقط داستانش را دوست دارم چون خیلی خاص است.
اگر زمان صرف آنالیز این داده ها نمی‌کردند ، هرگز با چنین ارتباطی برخورد نمی‌کردند و کاسبی هم هیچ کار حقیقی در این مورد نمیکرد. خب این یک داستان خیلی کوچک است ، اما همیشه برای من طنین انداز است ، چون که آن کلیدش است، درست؟ وقتتان را صرف متراکم کردن اعداد و فقط داده ها را عقب و جلو کردن نکنید. زمانتان را صرف تماشای اطلاعات ، آگاه شدن از آن ها ، و سپس انجام کاری با آنها بکنید ، همین. دست به کار شوید ، کاسبیتان را بهتر کنید.
همچنین بخوانید :
