یک مدیر مهم ترین ویژگی اش این است که به کارکنان کمک کند تا از خودشان فرد موفقی بسازند . اگر این نگاه مدیریتی وجود داشته باشد تمام افرادی که در تیم شما هستند نه تنها بازدهی شان هزاران برابر بیشتر می شود بلکه مطمئنا در شغلی که هست خوشحال تر هم خواهد بود. اگر چه هیچ راه قطعی ای وجود ندارد که بتواند یک مدیر را به بهترین مدیر تبدیل کند، اما قطعا راه های زیادی وجود دارد که یک مدیر می تواند انجام دهد تا مطمئن شود که کارمندانش در مسیر درستی هستند . ما چند تاکتیک را برای افزایش بازدهی کارمندان به شما معرفی می کنیم.
چگونه بازدهی کارمندان را افزایش دهیم؟
چطور انسان موفقی باشیم؟
اگر شما خود واقعی تان نباشید به زودی همه متوجه آن خواهند شد ! اگر از آن دست مدیرانی باشید که سعی می کنند تا در جلوی کارمندان به طور کلی یک جور دیگری باشند؛ از آن جایی که آن ها معمولا هر روز شما را می بینند کم کم اعتماد خود را از دست می دهند. اصلا لازم نیست تا رفتار های شما تقلید از سایر مدیران دیگر باشد به خصوص اگر این که این رفتارها شما را اذیت کنند. اگر واقعا منطبق با شخصیت خودتان در محیط کار رفتار کنید، هم انرژی بیشتر و هم اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و هم کارمندان تان یاد می گیرند تا آن ها هم خودشان باشند.
فرهنگ شفاف بودن را در شرکتتان جا بیندازید.
اگر چه اکثر مدیران از انجام این کار سر باز می زنند اما بدانید که این کار تاثیر فوق العاده ای در افزایش بازدهی کارمندان دارد. اگر شما در محیط شرکت اشتباهی کنید و اشتباه تان را بپذیرید، این کار خود به خود به جا افتادن فرهنگ شفاف بودن در تمامی سطوح مجموعه شما کمک می کند . بعضی از مواقع ممکن است همه ی ما تصور کنیم که چون در جایگاه مدیریتی قرار گرفته ایم باید کنترل همه چیز را داشته باشیم و همیشه حق با ما باشد. اما باید بگوییم که این طرز تفکر اشتباه بزرگی است . اگر این فرهنگ را در شرکت جا بیندازید، نشان از شجاعت شما به عنوان یک مدیر دارد، نشان دهنده ی این است که شما هم دوست دارید تا همه ی کارمندان خودشان باشند و اگر جایی اشتباهی انجام دادند، به جای این که بترسند، آن را بازگو کنند.
سعی کنید اشراف به خصوصیات فردی هر شخص داشته باشید.
مسلما بسیار مشکل خواهد بود که شما به خاطر داشته باشید هر کدام از کارمندان تان با چه چالی در زندگی در حال دست و پنجه نرم کردن هستند ، و طبیعتا به یاد آوردن جزئیات آن هم وقتی که مدیر یک شرکت باشید واقعا ذهن قوی می خواهد . اما چه قبول کنید و چه نه، وقتی که ببینید که یکی از کارمندان تان با ناراحتی در حال کار کردن است و جویای احوال او شوید واقعا به قوی تر شدن روابط بین شما و اعضای تیم تان کمک بسیار زیادی می کند. شما می توانید از این ارتباطات استفاده کنید . و ببینید دقیقا چه مواردی باعث افزایش انگیزه کارمندان تان می شود، از چه کاری لذت می برند و اصلا هدفشان از کار کردن در شرکت شما چیست. این ارتباطات باعث می شود تا کارمندان به این باور برسند که موفقیت آن ها برای مدیران شان اهمیت زیادی دارد و همین موضوع خود به خود باعث می شود تا انگیزه شان برای کار کردن بالا برود و در واقع نوعی تعهد در آن ها به وجود می آید تا کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. حال این سوال مطرح می شود که چطور می توان این کار را انجام داد؟ یکی از بهترین راهکارها این است که جلسات متعدد گذاشت و در این جلسات نه فقط از کار بلکه از جنبه های دیگری که به آن اشاره شد هم صحبت شود.
از کار خوب قدردانی کنید.
درست است که کارمند در قبال کاری که انجام می دهد، دریافت مالی دارد ولی این واقعا کافی نیست. اگر شما بابت کارهای درستی که کارمندانتان انجام می دهند از آن ها قدردانی کنید، انگیزه ی آنها در کار بیشتر می شود بیشتر و بیشتر تشویق می شوند تا وظایف محوله را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. می توانید یک بار این کار را انجام دهید و تاثیر آن را بر افزایش بازدهی کارمندان ببینید.
آن ها را تشویق به ریسک پذیری کنید.
فرض کنید که از کارمندتان ی خواهید تا پروژه ای را انجام دهد، پروژه ی که احتمال موفقیت آن ۶۰ درصد و احتمال شکست در آن ۴۰ درصد است. در فرهنگی که شکست با سرزنش زیادی همراه است و ترس از شکست همیشه وجود دارد، قطعا هیچ پیشرفتی وجود نخواهد داشت و این حقیقت تلخی است. به کارمندانتان اجازه دهید تا هر چند وقت یک بار از کارهای روزمره شان بیرون بیایند و کمی جاه طلبانه تر رفتار کنند. تشویق به ریسک پذیری در کارمندان نه تنها باعث بالا رفتن اعتماد به نفس در آن ها می شود بلکه خروجی بهتری هم برای شما خواهد داشت.
به کارمندان آزادی و خود مختاری دهید.
اگر کارمندان احساس کنند که باید کارشان را حتما طبق چهارچوبی انجام دهند، باید جور خاصی رفتار کنند و در کل این که مجبور باشند تا در محیط کار از انجام هر گونه خلاقیت پرهیز کنند ، مطمئن باشید که هم کمتر خوشحال خواهند بود و هم کاراییشان پایین می آید. البته این اصلا به آن معنا نیست که کار نباید هیچ چهارچوبی داشته باشد، نه، بلکه منظور این است که وضع کردن یک سری قوانین فوق سخت گیرانه مثلا ممنوع بودن استفاده از گوشی در محل کاری که واقعا بودن آن اشکالی ندارد، فقط باعث دلزدگی و ترس بی مورد می شود.
بهترین افراد را استخدام کنید.
البته که این مورد امر بدیهی است ، اما مدیر خوب کسی است که از افراد معمولی بتواند یک فرد موفق بسازد در واقع این بخشی از مدیریت است. اگر شما بتوانید این کار را حتی در قبال یک کارمند انجام دهید، افزایش بازدهی کارمندان دیگرانتان را با چشم های خودتان خواهید دید.
همچنین بخوانید :
- چند مورد از مهارت های یک حسابدار موفق
- اهمیت حسابداری و مدیریت مالی برای شرکت ها
- سیستم اتوماسیون اداری
